بيمار عاشق پيشه پرستارش را كشت

جامع ترين ترين اخبار و اطلاعات طراحي سايت و سئو را در اين خبرنامه مشاهده نماييد

بيمار عاشق پيشه پرستارش را كشت

۱۳ بازديد

ولنجك 163 هنگامي كه پليس در صحنه حاضر شد ، يك ميوه فروش كه در نزديكي ويلا فروشگاه داشت ، به پليس گفت: در اين خانه قتلي رخ داد و او از من خواست كه با پليس تماس بگيرم. يك افسر پليس با صدور حكمي وارد خانه شد و جسد مينا 39 ساله را پيدا …

بيمار عاشق پيشه پرستارش را كشت https://online-mag.ir/2021/05/بيمار-عاشق-پيشه-پرستارش-را-كشت/ مجله آنلاين Sun, 30 May 2021 03:22:13 0000 مجله جامعه https://online-mag.ir/2021/05/بيمار-عاشق-پيشه-پرستارش-را-كشت/ ولنجك 163 هنگامي كه پليس در صحنه حاضر شد ، يك ميوه فروش كه در نزديكي ويلا فروشگاه داشت ، به پليس گفت: در اين خانه قتلي رخ داد و او از من خواست كه با پليس تماس بگيرم. يك افسر پليس با صدور حكمي وارد خانه شد و جسد مينا 39 ساله را پيدا …

ولنجك 163 هنگامي كه پليس در صحنه حاضر شد ، يك ميوه فروش كه در نزديكي ويلا فروشگاه داشت ، به پليس گفت: در اين خانه قتلي رخ داد و او از من خواست كه با پليس تماس بگيرم.

يك افسر پليس با صدور حكمي وارد خانه شد و جسد مينا 39 ساله را پيدا كرد كه با ضربات چاقو كشته شد. تحقيقات اوليه نشان داد كه وي پرستار بيمارستان است و همان شب براي شركت در مهماني يكي از دوستانش به يك ويلا رفته است.

چهار ساعت بعد ، مأموران امنيتي در يكي از بيمارستان هاي تهران با پليس تماس گرفتند و گزارش دادند كه در حالي كه تحقيقات براي شناسايي عاملان جنايت ادامه دارد ، يك قاتل در بيمارستان وجود دارد. هنگامي كه تيم جنايي به بيمارستان مورد نظر مراجعه كردند ، بيمارستان مشخص شد كه محل كار مينا است – مقتول و متهم قتل به همكاران بيمارستان بازگشت و مينا را كشت ، گفت كه او او را دوست دارد.

بنابراين ، به دستور بازپرس در شعبه دوم دادگاه جنايي در پايتخت ، متهم دستگير و تحويل كارآگاه در بخش 10 پليس اطلاعات پايتخت شد.

در بازجويي ، متهم اظهار داشت: من يك مهندس عمران هستم. شش ماه پيش ، براي مقابله با بيماري خود با يك قرباني كه يك پرستار در همان بيمارستان بود به بيمارستان رفتم. او برخلاف افراد ديگر بسيار مهربان و مهربان بود و احساس مي كردم كم كم اين كار را دوست دارد و بعد از مدتي خواستگاري كرد و مرا پذيرفت و ازدواج كرد. اما پس از مدتي ، او متوجه رفتار مشكوك خود شد ، بنابراين يك ردياب را در ماشين خود قرار داد تا ببيند كجا مي رود.

شب حادثه ، تعقيب و گريز نشان داد كه او به منطقه اوين رفته است ، بنابراين من بلافاصله به آنجا رفتم. ماشين مينا روبروي ويلا پارك شده بود. من بسيار عصباني بودم ، مينا به شما گفتم چرا دروغ مي گوييد. بيا بيرون چون من پشت ويلا هستم. اما او تلفن را قطع كرد و گفت اشتباه كردي.

من زنگ خانه را هم زدم اما پاسخي دريافت نكردم ، بنابراين زنگ ماشين را كه براي مينا خريده ام زدم و از ديوار به داخل خانه بالا رفتم. اين مهماني در داخل خانه بود. مداخله ميهمان بله ، من به آشپزخانه رفتم براي نوشيدن آب ، اما مينا به دنبال من آمد و من را به خاطر تعقيب او مقصر دانست و گفت شهرتش حتي در مقابل دوستانش نيست. با شنيدن اين حرف ، ديوانه شدم و ناگهان چاقويي را در آشپزخانه برداشتم و چند ضربه به او زدم ، او به زمين افتاد و يكي از مهمانان از خانه فرار كرد. پليس. پس از تماس با اورژانس و درخواست كمك ، سرانجام پس از مدتي گشت و گذار در خيابان ، سرانجام به بيمارستان مينا رفتم زيرا خاطرات خوبي داشتم و به همكارم گفتم كه مينا مينا را كشت زيرا او را دوست داشت.

23302

تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در رویا بلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.